اصطلاح Presbycusis از دو كلمه يوناني : PRES BY به معني انسان پير و ACUSIS به معني شنيدن تشكيل شده است. حالت pres by يك شكل رايج كم شنوايي است كه خود به تنهايي خطرناك نيست ولي ارتباطات ومكالمات را براي شخص سخت و دشوار مي سازد؛ بنابراين شخص احساس تنهايي،نا اميدي و پريشاني مي كند. دليل اصلي اين حالت افزايش سن است اما فاكتـورهـاي ديگري نيز مؤثر است مثل تأثيرات ژنتيكي ،رژيم غذايي وبيش از همه نويز محيطي. اين يك واقعيت است كه مردمي كه در مـحيط پر نويز زندگي مي كنند بيشتر در معرض پير گوشي قرار دارند تا كسانيكه در محيطهاي خـلـوت و سـاكـت زنـدگـي مـي كـنـنـد. يك دليل ديگر در ايجاد پيرگوشي ،پير و فرسوده شدن گوش مياني است كه در اين شرايط گوش مياني حالت ارتجاعي خود را ازدست مي دهدو اتصـالـات زنجيره استخوانچه اي گوش سفت مي شود.
اكثر مردمي كه از پيرگوشي حسي رنج مي برند مي توانند به سخنان گـوش كننـد ولـي به سختي آنرا دنبال مي كنند . حساسيت شنوايي آنها رضايت بخش است اما تمايز بين سخنان در آنها كاهش يافته است.
پير گوشي در واقع اصطلاحي است كه معمولا چگونگي تفسـيـر آسـتانـه شنوايي را با افزايش سن توضيح مي دهد. تغييرات آستانه وابسته به سن از سن هاي بالا شروع مي شود و نشانه آسيب زودتر به قاعـده حلزون است.كه اين عارضه در مردان نسبت به زنان بيشتر است. ديگر موضوعي كه مي توان در مورد پيرگوشي ياد آور شد اين است كه نـوع كـاهش شـنوايي كـه ايجاد مي كند از نوع حسي – عصبي و قرينه در گوشها است. سختي در تشخيص گفتار شايعترين مشكل پيرگوشي است و درجه تشخيـص گفتار در سكوت با افزايش سن كاهش مي يابد و همينطور با افزايش سن ميزان وضوح گفتار در شرايط سخت مانـند وجود نويز درمحيط كـاهش مي يـابد.معمولا تأثيرات پيرگوشي برفهم نادرست گفتار از دهه چهارم زندگي شروع ميشود .
چهار نوع طبقه بندي پيرگوشي بر اساس مجموعه موارد بافتي و كلينيكي بوسيله Schuknecht انجـام گـرفته اسـت . البـته بـسياري از بيماران تنها يك نوع از اين تغييرات بافتي دارند كه عبارتند از :
1-Sensory presbycusis (پيرگوشي حسي): كه ناشي از تخريب سلولهاي مويي حسي و سلولهاي حفاظتي است كه مـعمـولا به سمـت قاعده حلزون هستند و همچنين مي توانند شامل آتروفي نورونهاي مرتبط بعنوان تأثير ثانويه باشند .
2- Neural presbycusis (پير گوشي عصبي): تخريب اوليه نورونهاي شنوايي است .جمعيت نورونهاي كاهش يافته به طور كلينيكي با درجه تشخيص گفتاري كه ضعيفتر از درجه تشخيص گفتار مورد انتظار از اوديوگرام است مشخص مي شود. اغلب درجه تشخيص ضعيـف گفتار در پيرگوشي Phonic regression ناميده مي شود اما اين پديده نادر است .
3- Metabolic or stria presbycusis (پير گوشي متابوليك): به علـت تـخريـب Stria vascularis كـه باعث كاهش شنوايي حسي عصبي نسبتا flat همراه با SDS كه در رديف اوديوگرام است مي شود.
4-Mechanical or cochlear presbycusis :بـر مـكـانـيـك حـلزون تأثير گذاشته و يك كاهش شنوايي حسي – عصبي توليد مي كند . اين نوع پير گوشي ممكن است فرضي باشد .
همچنين 3 شكل كلي پيرگوشي مشخص شده است:
الف -Vascular presbycusis ( پيرگوشي وريدي ) : كـه بـا تـغيـيـرات ذخـيـره خـوني در ديـواره جـانـبي مـجراي حـلزون و Spiral lamina ،ممكن است نقشي در تغييرات Striavascularis داشته باشد .
ب- Hyperostotic presbycusis : وقتي اتفاق مي افتد كـه رشـد استخواني غـيـرعـادي در Modiolus يا مجراي شنوايي داخلي ايجاد شود كه بر سلولهاي عصب شنوايي فشار آورده بطوريكه آنها تخريب شوند .
ج ـCentral presbycusis : ناشي از تغييردر سطوح مختلف سيستم شنوايي بالاتر است و شامل كرتكس شنوايي مي شود .